نویسنده: اسدالله محمدی نیا
 

اکنون این سؤال به ذهن می‌آید به چه دلیل اسلام و قرآن این رابطه را ممنوع و حرام کرده است؟! جهت آگاهی جوانان عزیزمان به ویژه دختران خوب و پاکدامنمان دلیل‌های گوناگون و متعددی درباره‌ی زیان‌های اخلاقی، اجتماعی، روانی و علمی این دوستی‌های نامشروع ذکر می‌گردد تا بدانیم خداوند بزرگ خیر و سعادت بندگانش را می‌خواهد و برای سعادت و نجات انسان‌ها کارهایی را واجب و اعمالی را حرام نموده است. بسیاری از این‌گونه ازدواج‌ها که مشهور به ازدواج‌های خیابانی هستند، از پایه، متزلزل است و طلاق در این نوع زندگی‌ها بیشتر خواهد بود.

1- ایجاد جوّ بدبینی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« مَا بُنِیَ بِنَاءٌ فِی الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنَ التَّزْوِیجِ»
در اسلام هیچ بنایی در پیشگاه خداوند بهتر از ازدواج پایه‌ریزی نشده است. (1)
این دوستی‌ها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمی‌کند، بلکه بر مشکلات آنان می‌افزاید. بسیاری از این دوستی‌ها به ازدواج نمی‌انجامد، زیرا بیشتر برای تفنن و سرگرمی است. وقتی جنبه سرگرمی داشت نه تنها شعله غریزه جنسی را کم نمی‌کند، بلکه بر اضطراب دختر و پسر جوان می‌افزاید. چون بسیاری از این دوستی‌ها با ترس و دلهره همراه است.
از طرفی جوانی که با دختری دوست می‌شود، اگر بخواهد آن دختر را به عنوان همسر آینده‌اش انتخاب کند، پیش خود فکر می‌کند که این دختر وقتی به راحتی با من رابطه نامشروع برقرار کرد، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابراین همانطوری که امروز با من دوست شد، ممکن است در آینده با اینکه همسر من هست با دیگری ارتباط برقرار کند. دختر نیز چنین تفکری نسبت به دوست پسرش دارد.
بر همین اساس بسیاری از این‌گونه ازدواج‌ها که مشهور به ازدواج‌های خیابانی هستند، از پایه، متزلزل است و طلاق در این نوع زندگی‌ها بیشتر خواهد بود. زیرا دختر و پسر هر دو نسبت به هم بدبین هستند.
در اکثر این روابط، پسران برای شکار دختران از روحیه خوش‌باوری آنها سوءاستفاده می‌کنند و با الفاظ فریبنده و جذاب و وعده‌های پوچ آنان را به دام می‌اندازند، و بعد از مدتی بهره‌برداری به بهانه‌های مختلف، دختری که آرزوهائی در دل داشت و به پسر به عنوان شریک زندگی و حامی او در طول عمر می‌نگریست، از طرف پسر رها می‌شود. (2)

پی‌نوشت‌ها:

1.مکارم الاخلاق، باب8، فصل 1.
2.جهت اطلاع از عواقب خوش باوری دختران به جلد 1 کتاب «پاسخ به پرسش‌های جوانان» فصل سیزدهم ص 398 و کتاب «بهشت جوانان» مراجعه فرمائید.

منبع مقاله :
محمدی نیا، اسدالله، (1392)، دختران می‌پرسند: چرا؟، قم: انتشارات سبط اکبر (ع)، چاپ نهم.